یکی از برجستهترین ابزارهای تأثیرگذار در حضور حداکثری واجدین شرایط در انتخابات، رسانهها هستند و در این میان رسانه ملی به دلیل فراگیر بودن و مرجعیت خویش از نفوذ بسیار بالایی در میان توده مردم برخوردار است. در میان قالبهای گوناگونی که تلویزیون در این راستا مورد استفاده قرار میدهد، محبوبترین و کاریترین برنامه، مناظرات انتخاباتی هستند. ایجاد مجالی برای گفتوگوی چهره به چهره نامزدهای انتخابات با یکدیگر و بررسی نهتنها برنامهها و رویکردها، بلکه آشنایی با شخصیت، گونه رفتار یا شیوه کنشگری و مسائلی ازایندست برتری ویژه اینگونه از برنامهها است. مناظرات تلویزیونی دو هدف عمده و بنیادین را پی میگیرند؛ نخست زمینهسازی برای ارتقای آگاهی مردم نسبت به رویکردها و برنامهها و دیدگاههای نامزدها و دیگری تقویت انگیزه مردم برای حضور و مشارکت حداکثری در فرایند انتخابات. مسئله دیگر درباره این مناظرهها (که البته اگر بهراستی بتوان نام مناظره را بر آن گذاشت) این نکته مهم است که میتوان مدعی بود هر یک از این مناظرهها بازنمایی وضعیت کلی فرهنگی جامعه است.
تاکنون دو مناظره انتخاباتی برگزار شده، واضح است نامزدهای حاضر در پهنه رقابت وابسته به هر طیف و گروه سیاسی که باشند درهرحال نمایندگان کارگزاران و شخصیتهای سیاسی برآمده از خود جامعه هستند. الگوی رفتاری و همکنشی ایشان نیز بهنوعی بروز و ظهور رفتارهایی خواهد بود که در سطوح عمومی جامعه به شکل نامحسوستر جریان دارد.
در فرهنگ اسلامی ایرانی ارزشهای فرهنگی جامعه در چنان جایگاه سرآمدی قرار داشته که جایگاهی ممتاز به انسانها داده و چارچوبی بسیار اخلاقی برای آنها فراهم میآورد. آنچه در این دو مناظره مرور شد فروریختن چارچوب ارزشهای بنیادین فرهنگی ما بود. به دیگر سخن در فرایند مناظرههای برگزارشده نهتنها ارزشهای فرهنگی نظام اجتماعی مورد توجه نامزدها واقع نشده، بلکه بسیاری از این ارزشها زیر سؤال رفته و برخی نامزدها نیز به استفاده از ضدارزشها متوسل شدند. جالب آنجاست که اگر حتی جدای از ارزشهای فرهنگی بومی، تنها به مسئله اخلاق حرفهای یا اخلاق سیاستورزان و سیاستمداران بهعنوان یک پهنه فرهنگی بپردازیم، بازهم شاهد این هستیم که اخلاق حرفهای از سوی برخی از این نامزدها مورد توجه قرار نگرفته و مناظرات را به کشمکشی غیرفرهنگی برای تأثیر کاذب بر ذهن مردم بدل نمودهاند. اگر هر یک از خوانندگان این نوشتار مروری بر واکنش کاربران فضای مجازی نسبت به جملات و رفتارهای انجامشده در این مناظرات داشته باشند بهخوبی و بر پایه این واکنشها عمق فاجعه را درخواهند یافت.
جدای از مسئله مهم انتخابات نباید فراموش کرد این مناظرات از سوی دیگران نیز بررسی شده و برشهایی از آن به شکلی غرضورزانه منعکس شده و به تصویر جامعه فرهنگی ایران در نگاه جهانی آسیب خواهد زد. کافی است به بازتاب و ادبیات بهکاررفته در برخی خبرگزاریهای جهانی نسبت به مناظره نخست مراجعه کنید تا شدت این آسیب را دریابید. به جز بازتاب ضدفرهنگی اینگونه مناظره، سستینگره فرهنگی نامزدها خود آسیب دیگری است که در یادداشتی دیگر بدان خواهم پرداخت.
در مجموع این شیوه مناظره که البته صداوسیما نیز در آن نقش دارد نهتنها بر پایه ارزشهای اسلامی و بنیادی ما بروز نکرده، بلکه نسبت به دو هدف آغازین مناظره یعنی آگاهی و افزایش کشش به شرکت نیز تأثیر چندانی نداشته است. آگاهی درست و مشخص از برنامهها و رویکردهای نامزدها برای مخاطب شکل نگرفته است و همچنین به دلیل ناسازگاری برونداد رفتاری در مناظره با ارزشهای فرهنگی جامعه نیز نوعی ناامیدی را تقویت میکند. امید است با تمهیداتی این آسیبها کمتر شود.
نظر شما